دیروز موقع تمدید یک دامنه اینترنتی(Domain) یاد اولین دامنه شخصی که ثبت کردم یعنی ایران‌روم(IranRoom) افتادم که به واسطه یک ISP محلی توی شهرستانمون خریدم.
تازه یک سال بود که برنامه نویسی را شروع کرده بودم اونم فقط جاوااسکریپت بلد بودم! در واقع ایده ساخت یک شبکه اجتماعی بود که اصلا من رو سمت ثبت دامنه و بالا آوردن یک سایت کشونده بود.

⚪️ یادمه اون موقع برنامه داشتم ایران روم یک فوروم یا تالار گفتگو باشه درباره موضوعات مختلف و لازم یادآوری کنم که دارم در مورد سال ۸۲ و ۸۳ حرف می‌زنم یعنی حدود ۲۰ سال پیش. زمانی که حتی فیسبوک هم راه اندازی نشده بود. و من یک نوجوان کم تجربه در عین حال سرشار از اشتیاق و انگیزه از آشنایی با دنیای جدید وب و اینترنت.
البته چون اون ISP یکم متقلب بود و توی هاست کردن سایت کمک چندانی بهم نکرد(شاید هم خودشون هم بلد نبودن) و منم تخصصی در بالا آوردن دیتابیس و این چیزا نداشتم و برنامه نویسی بک‌اند هم چیز چندانی بلد نبودم و البته بعدا درگیر کنکور هم شدم اون ایده کلا رفت رو هوا. اما شروعی بود برای یک مسیر پرماجرا!

🟢 با شروع دوران دانشجویی همچنان این دغدغه شبکه های اجتماعی با من همراه بودم. ابتدا یک سایت بالا آوردم با نام xamfia که یک سایت آموزش برنامه نویسی بود و کاربران میتونستند مقالات خودشون رو منتشر کنند و البته بهم پیام بدن و آنلاین با دیگر کاربران سایت چت کنند. از اینجا به بعد چون رشته خودمم مهندسی نرم افزار بود دیگه همه پروژه ها رو صفر تا صدش رو خودم انجام میدادم. از ایده اولیه گرفته تا پیاده سازی سمت کاربر و سرور.
🟡 بعد از زامفیا سراغ یک کامیونیتی در سبک زندگی رفتم به اسم جوان موفق که سایتی بود برای انتشار مقالات مرتبط با موفقیت در کسب و کار و زندگی شخصی و البته آشنایی با افراد موفق ایرانی.
چند وقت یکبار با آدم‌های نسبتا مشهور هم مصاحبه میکردم و اونجا منتشر میکردم. اتفاقا یادمه یکی از اولین مصاحبه ها رو هم با جواد شکوری مقدم مدیر عامل اون موقع کلوب و مدیر امروز آپارات انجام دادم. جوان موفق هم سایتی با قابلیت های اجتماعی و تعاملی بود. در واقع اولین تلاقی دو بخش از علاقمندی های متفاوت من بود. همون قدری که برنامه نویسی برام جذاب بود نوشتن داستان و ارتباط گرفتن و مصاحبه با آدم‌های تاثیرگذار هم برام جالب بود و هر دوی این علاقمندی ها توی جوان موفق نمود پیدا کرده بودند.

🔵 بعد سراغ ایده یک کامیونیتی خبری رفتم به اسم تازه‌یاب که یک سایت خبرخوان بود و کاربران میتونستند تازه ترین اخبار و مقالات وب فارسی رو یکجا ببینید و در مورد اخبار نظر و لایک هم بدن و فیداختصاصی خودشون رو هم داشته باشند.
چیزی شبیه گوگل ریدر بود. در شروع کار انقد استقبال عجیبی از تازه یاب میشد که روزی چندبار سایت پایین میومد و درگیر سرور بودم که فقط سایت بالا بمونه!

🟣 بعد از اون دیگه درگیر چت بات ها شدم از بات گفتگو اتفاقی و پیام ناشناس بگیر تا دانلود و اشتراک موزیک و ویدیو. اکثر این چت بات ها برای تلگرام بود. مجموع تعداد کاربران این بات ها میلیونی شده بود که با فیلتر شدن تلگرام عملا فرصت درآمدزایی از اونها از دست رفت. به اضافه اینکه معمولا پلتفرم ها هیچ تعهد حقوقی در قبال چت بات ها ندارن یعنی هروقت حال کنند ممکنه بنابر یکسری پالیسی که خودشون یکطرفه تعیین میکنند بات رو غیر فعال کنند و عملا همه رشته های برنامه نویس ها را پنبه کنند.

🟡 این مسیر ادامه پیدا کرد تا در نهایت از چهار سال پیش به کمال این پروژه ها یعنی پیام‌رسان(Messenger) رسیدم!
در واقع چتزی ادامه همان دغدغه ای است که حدود ۲۰ ساله با منه. رویای دوران نوجوانی.

@masir